20- استمرار رهنمودها و تکرار آن
یکی از راهکارهای تربیتی، استمرار رهنمودها و تکرار آنهاست که می تواند نقش بسزایی در تربیت ایفا کند: «وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» (قصص/51) : و به راستى، این گفتار را براى آنان پى در پى و به هم پیوسته نازل ساختیم، امید که آنان پند پذیرند ؛ کلمه "وصلنا" از باب تفعیل از ماده وصل است، و وصل در باب تفعیل، کثرت را افاده مىکند، مانند قطع که به معناى بریدن، و تقطیع به معناى بسیار بریدن است، و قتل به معناى کشتن، و تقتیل به معناى بسیار کشتن است،
21- اعتدال در برنامه های تربیتی
«وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُورا»(اسراء/29) : و دستت را به گردنت زنجیر مکن و بسیار [هم] گشادهدستى منما تا ملامتشده و حسرتزده بر جاى مانى .
«وَ الَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواما»(فرقان/67) : و (عباد الرحمان) کسانىاند که چون انفاق کنند، نه ولخرجى مىکنند و نه تنگ مىگیرند، و میان این دو [روش] حد وسط (اعتدال) را برمىگزینند؛ در این آیه به پنجمین صفت ممتاز" عباد الرحمن" که اعتدال و دورى از هر گونه افراط و تفریط در کارها مخصوصا در مساله انفاق است اشاره شده است .
«وَ اقْصِدْ فی مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمیر»(لقمان/19) : و در راهرفتنِ خود میانهرو باش، و صدایت را آهسته ساز، که بدترین آوازها بانگ خران است؛ در این آیه امر به رعایت اعتدال درعمل و سخن شده و تکیه روى اعتدال در راه رفتن یا آهنگ صدا در حقیقت به عنوان مثال است.
22- بیان تدریجی
«وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَکَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتیلاً»(فرقان/32) : و کسانى که کافر شدند، گفتند: «چرا قرآن یک جا بر او نازل نشده است؟» این گونه [ما آن را به تدریج نازل کردیم] تا قلبت را به وسیله آن استوار گردانیم، و آن را به آرامى [بر تو] خواندیم . بدون شک هم از نظر تلقى وحى و هم از نظر ابلاغ به مردم ، اگر مطالب به طور تدریجى و طبق نیازها پیاده شود و براى هر مطلبى شاهد و مصداق عینى وجود داشته باشد، بسیار مؤثرتر خواهد بود.
اصول تربیتى ایجاب مىکند که شخص یا اشخاص تربیت شونده قدم به قدم این راه را بپیمایند، و براى هر روز آنها برنامهاى تنظیم شود تا از مرحله پائین شروع کرده به مراحل عالى برسند، برنامههایى که این گونه پیاده مىشود هم براى گوینده و هم براى شنونده دلچسب تر و عمیق تر است.
نزول تدریجى قرآن سبب ارتباط دائم و مستمر پیامبر(صلی الله علیه و آله) به مبدء وحى بود، این ارتباط دائمى قلب او را قویتر، و اراده او را نیرومندتر مىساخت و تاثیرش در برنامههاى تربیتى او انکار ناپذیر بود. بدون شک اگر بنا بود برنامههاى اسلام همه یک جا نازل شود، لازم بود یک جا نیز اجرا گردد، زیرا نازل شدن بدون اجرا ارزش آن را از بین مىبرد، و مىدانیم اجراى همه برنامهها اعم از عبادات، زکات و جهاد و رعایت تمام واجبات و پرهیز از تمام محرمات یک جا کار بسیار سنگینى بود که موجب فرار گروه عظیمى از اسلام مىشد(تفسیر نمونه /15/82-83) .