9- معرفی نمونه های ناپسند  

 از دیگر روش های قرآنی الگو زدایی است، به این معنا که با معرفی الگوهای ناپسند می کوشد تا مردمان را از آن پرهیز دهد و آثار مخرب رفتار را بنمایاند؛ مثالهای این روش فراوان است که به ذکر یک نمونه  بسنده می کنیم : « وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ»(نحل/112) : خداوند (براى آنان که کفران نعمت مى‏کنند) مثلى زده است: منطقه آبادى که امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزیش از هر جا مى‏رسید امّا به نعمتهاى خدا ناسپاسى کردند و خداوند به خاطر اعمالى که انجام مى‏دادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشانید.

    10 ـ بشارت دادن (تبشیر)    

  این کلمه و مشتقات آن «بشر»، «بشَّر»، «فاستبشروا»، ، «مُبشِّر» و «بشیر» و ... 123 مورد در قرآن کریم به کار رفته است. تبشیر در لغت به معنى شاد کردن، و بشرى به معنى خبر شاده کننده و بشیر به معناى آورنده خبر شادى بخش، به کار رفته است. بشارت از «بشره» به معنى صورت است و در اصل به معناى خبرهاى نشاط انگیز است که اثر آن در «بشره» و صورت انسان آشکار مى‏شود(مجمع البحرین/3/222).

 در این روش با آگاهى دادن از نتایج و ثمرات کارهاى نیک و خوب به متربى، شوق و انگیزه کافى براى انجام عمل را در او فراهم ‏آورده و آنچنان سرورى در وى ایجاد مى‏کنیم که اثر و نتیجه آن در ظاهر و صورت او آشکار مى‏شود. به عبارت دیگر، خبر و آگاهى باید چنان باشد و به گونه‏اى ارائه شود که علاوه بر شوق و انبساط درونى، فرح و سرور ظاهرى را نیز به همراه داشته باشد. پیشفرض و مبناى این روش را با توجه به بحث «اراده آدمى»، مى‏توان تحلیل کرد؛ در بحث از اراده گفته اند  که مقدمات اراده تصور و تصدیق بر فایده و شوق شدید است، در اینجا ما با اِخبار و آگاهى، فرد را در تصور و تصدیقِ به فایده کمک مى‏کنیم. نباید فراموش کرد که «عامل خبر دهنده» یا «مُبشّر» نقش مهمى در این مهم دارد، چرا که اگر گیرنده خبر اعتقادى به صدق گفتار مبشر نداشته باشد، در حقیقت به اخبار او وقعى نمى‏نهد و هیچ‏گونه سرور و انبساطى در وى حاصل نخواهد گشت؛ اما اگر مبشِّر از آنچنان وجاهت و اعتمادى برخوردار باشد که متربى بدون هیچ‏گونه قید و شرطى و تأملى آن را بپذیرد، اثرگذارى خبر حتمى است.

در تربیت، تبشیر روش بسیار مهمى به حساب مى‏آید؛ زیرا ممکن است تکالیف تربیتى، مستلزم تحمل مشقّات و سختیهایى باشد و این امر فى نفسه، رغبت و انگیزه لازم را در متربى فرو مى‏نشاند. بنابراین، باید در صدد راهى بود تا این احساس دشوارى و سختى را کاهش داد و امید و عشق را به جاى آن نشاند، تبشیر چنین کارکردى دارد. بشارت در وجود آدمى، امید مى‏آفریند و با کشش این امید، او را آماده قبول زحمت مى‏گرداند. پیامبران به عنوان مربیان الهى بشر، همواره از این روش بهره مى‏جسته‏اند و به همین جهت عنوان «مبشر» یافته‏اند. «رُسُلاً مبشرین»(نساء/165)؛ «وما نرسل المرسلین الا مبشرین»(انعام/48) ؛ «فبعث الله النبیین مبشرین»(بقره/213) .

  چند نکته مهم:  

 1) دامنه تبشیر، بسته به نوع عمل متفاوت است و اصولاً باید گستره وسیعى از بشارتها و نتایج را به کار بست، چرا که اهمیت هر عملى و نیز دشوارى آن از دیگرى متفاوت است. بنابراین، براى آنکه کارهاى مختلفى که از اهمیت و دشوارى متفاوتى برخوردارند، مورد رغبت و عمل متربى قرار گیرند، باید ثمرات و پاداشهاى متفاوت و بالطبع بشارتهاى گوناگون در کار باشد. علاوه بر این، درجه نیازهاى هر فرد با دیگرى فرق دارد این امر خود به سن، موقعیت محیطى و اجتماعى و رسش عقلى و ... بستگى دارد لذا یکى دل به میوه و خوراکیها مى‏دهد و دیگرى به عشق معشوقه مى‏سوزد و دیگرى خیال جنّت و بهشت را در سر مى‏پروراند و ...، به همین جهت باید گسترده و دامنه وسیعى از بشارتها را فراهم آورد؛ قرآن نیز چنین بشارت مى‏دهد: «و فاکهة ممّا یتخیّرون و لحم طیر مما یشتهون و حور عین...»(واقعه/20-22) : و میوه از هرچه اختیار کنند، و از گوشت پرنده هر چه بخواهند و حوران چشم‏درشت» ، «ویلسبون ثیاباً خضرا من سندس و استبرق» (کهف/31) : و جامه‏هایى سبز پر از پرنیان نازک و حریر ستبر مى‏پوشند».

 2) همچنانکه پیش از این نیز گفتیم، تأثیر این روش به مُبَّشرِ و خصوصیات خلقى و روحى و شخصیتى او  نیز بستگى دارد: راستگویى، درست کردارى، صفاى درونى، اعتقاد خود مخبر و ... ، به همین جهت بشارتهاى پیامبران دروغین هیچگاه کارگر نمى‏افتد؛ به عبارت دیگر، گاه مبشر و مخبر علم به واقعى بودن خبر دارد و حقیقت آن را درک کرده است و گاه چنین اعتقادى ندارد. روشن است که نحوه گفتار و رفتار خود او بیانگر عمق واقعیت است و این چیزى نیست که از دید متربى مخفى بماند. تبشیر در صورتى مؤثر خواهد بود که مبشر خود به حقیقت و واقعى بودن خبر آگاهى و اعتقاد داشته باشد.

 3) قرآن کریم، در مواردى، از این روش در تربیت اصلاحى و حذف رفتارهاى ناشایست نیز استفاده کرده است و خطاکاران را به عذاب دردناک الهى بشارت داده است: «فبشرهم بعذاب الیم»(آل عمران/21) ؛ پس ایشان را به عذابى دردناک مژده بده؛ «بشر المنافقین بأن لهم عذابا الیما»(نساء/138): منافقین را بشارت ده که برایشان عذابى‏دردناک است. در این آیات، در حقیقت نوعى تهدید همراه با استهزاء گناهکاران استفاده شده و شبیه سخنى است که در میان ما نیز متداول است که اگر کسى کار خطا و ناصوابى انجام دهد، در مقام تهدید و استهزا مى‏گوییم «مزد و پاداش تو را خواهم داد»، «یا خبر ندارى چه آشى برایت پخته‏ام».

 

   ادامه دارد....