11 ـ روش تشویق
در این روش، پس از آنکه کار خوبى را از متربى مشاهده کردیم، براى تکرار و افزایش آن، او را به نحوى مورد محبت قرار مىدهیم و انگیزه لازم براى تکرار عمل را در او فراهم مىآوریم. براى این کار باید از چیزى که مطلوب و محبوب متربى است استفاده کرد، که از آن در روانشناسى به عنوان «تقویت» یاد مىشود. به عبارت دیگر، روش تشویق عبارت است از ارائه یک محرک مطلوب (از نظر شخص متربى)، پس از انجام رفتار مطلوب، به منظور افزایش، تکرار و تثبیت آن عمل و رفتار؛ مثلاً پس از سلام کردن متربى، هدیهاى را به او تقدیم مىکنیم، یا او را با کلامى همچون «آفرین»، «زندهباشى» و ... مورد تشویق قرار مىدهیم.
تشویق به صورتهاى گوناگونى مىتواند انجام شود؛ گفتارى؛ کلامى؛ عملى و فعلى. در تشویقهاى گفتارى و کلامى، با سخن و گفتار خویش، رفتار متربى را مورد تأیید قرار مىدهیم؛ کلماتى همچون احسنت، آفرین! بارک الله! چه کار خوبى! به به! و ... هر کدام بار معنایى خاصى دارند و به نحوى در متربى تأثیر مىگذارند. تشویقهاى عملى نیز در قالبها و صور گوناگونى مىتواند انجام شود؛ نگاه همراه با لبخند و نشاط، بوسیدن، هدیه دادن، با او همراه شدن و ... .
در سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) نیز استفاده از تشویق به چشم مىخورد؛ در روایتى است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) وارد مسجدى شدند، در این هنگام دو گروه در مسجد هر کدام به کار خاصى مشغول بودند؛ دسته ای به عبادت و دیگرى به تعلیم و تعلّم و فقاهت، حضرت فرمودند: «کلا المجلسین الى الخیر؛ هر دو مجلس (گروه) به خیر و سعادت است» ، این خود تشویقى کلامى است بر کار هر دو گروه، تشویقى کلامى که مخاطب خیالش آسوده مىگردد که کارش بىثمر و فایده نیست. اما چون مجلس فقاهت و تعلم فقه، کارى بس با اهمیت است و زمینه بسیارى از رفتارهاى صواب دیگر را فراهم مىسازد، تشویقى علی حده مىخواهد. به همین جهت، حضرت با بیان این نکته که من براى تعلیم انسانها فرستاده شدهام، از بین دو مجلس، مجلس تعلیم و تعلم را بر مىگزیند و در جمع آنها حضور پیدا مىکند(بحارالانوار/1/206) ، که این خود استفاده از دو نوع تشویق کلامى و گفتارى است.
در روایتى است که نوجوانى که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود عطسهاى زد و پس از آن طبق سیره و سنت مسلمین گفت: الحمدلله رب العالمین ؛ در این هنگام پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) که شاهد این جریان بود به جوان فرمود: «بارکالله فیک» و او را با گفتار خویش تشویق نمودند(اصول کافى/2/655).
چند نکته مهم
1ـ ثمردهى و بازده این روش، همچون روش تبشیر، به مؤلفههاى گوناگونى، همچون سنّ، نوع نیازها، نوع کار و عمل انجام یافته، شخصیت تشویق کننده، مکان و زمان تشویق و نوع تشویق بستگى دارد؛ براى مثال ثمره تشویق در روزها و مکانهایى که جمع کثیرى از افراد حضور دارند با تشویقى که در چنین مکان و زمانى نیست، تفاوت دارد.
2ـ توجه داشته باشیم که در تشویق باید کار و عمل فرد را مورد تشویق قرار داد نه خود فرد را. متربى باید خوب این معنا را درک کند که تشویق او به سبب کار و صفت اخلاقى ارزشمند اوست، تا در تکرار و تثبیت آن بکوشد. بدین منظور باید علت تشویق را بیان داشت تا متربى بفهمد که به چه منظور مورد تشویق قرار گرفته است. در حدیث شریفى که از سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله) و برخورد ایشان با دو گروه حاضر در مسجد نقل کردیم این معنا به خوبى مشخص مىشود، مفاد سخن پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) این است که صرف حضور در آن مجلس یا شخص آنها، امرى ارزشمند نیست، بلکه کار آنهاست که ارزشمند است.
3ـ تشویقهاى مکرر و یکسان به مرور زمان تأثیر خود را از دست مىدهد و براى فرد، عادى جلوه مىکند. لذا مربى همواره باید، گروه کثیرى از تشویق کنندهها را در اختیار داشته باشد و از تشویقهاى متعدد استفاده کند. تشویق ارضا کننده نیازهاى آدمى است، طبیعتاً وقتى نیازى ارضا شد، دیگر حالت روانى و درونى لازم وجود ندارد. علاوه بر این، تشویقهاى مکرر نیز حالت رشوه به خود مىگیرد و فرد عادت مىکند که در ازاى هر رفتار و عملى به او پاداش داده شود و در غیر این صورت، از انجام کار طفره مىرود. بنابراین بهترین شیوه تشویق، تشویق گاهگاهى و در عین حال غیر یکسان است.
4- می توان گفت تفاوت روش تشویق و تنبیه قرآنی و روان شناسی امروزه در این است که تنبیه یا تشویق الهی اکثراً به دنیای دیگری واگذار شده است، اگر چه در این دنیا نیز تا حدودی تشویق و تنبیه وجود دارد؛ ولی در روان شناسی بلافاصله بعد از رفتار خاصی تشویق وتنبیه صورت می گیرد. با این حال می توان از هر دو روش قرآنی و روان شناسانه برای تربیت افراد استفاده نمود.
12- روش تذکّر
روش دیگر تربیت در اسلام روش تذکّر است. ذکر به معنای یادآوری است، به این معنا که ما ، چیزی را که قبلا فرد یاد گرفته است، با بیان صفتی از آن، به او گوشزد می کنیم. این روش صرفاً موقعی موثر است که فرد آن چیز را قبلا یاد گرفته باشد. در این صورت نیازی به استفاده از تنبیه نیست بلکه یادآوری آنچه فراموش کرده است کافی است، «وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنینَ»(ذاریات/55) : و پیوسته تذکّر ده، زیرا تذکّر مؤمنان را سود مىبخشد.
13- روش محاسبه نفس
روش دیگری که باز در روایات به آن اشاره شده است روش محاسبه نفس است. این روش که در آن فرد به بازنمودن اعمال خویش طی دوره مشخصی می پردازد، در روان شناسی مدرن نیز کاربرد فراوانی دارد. این روش از جمله روشهای شناختی تعلیم و تربیت است که امروزه به آن، خود جهت دهی یا خود نظم دهی می گویند ؛ از طریق این روش می توان به افراد یاد داد تا خود، رفتارها و اعمال خود را تحت نظر بگیرند و آنها را کنترل نمایند(روانشناسی تربیتی/503). به این وسیله به عوض اینکه از بیرون به کنترل افراد بپردازیم، خود آنها را مسوول اعمال خودشان قرار می دهیم. در اینجا به دو روایت اشاره می کنیم : «حاسِبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا وزنوا قبل ان توزنوا و تجهّزوا للعرض الاکبر: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: از خود حساب بکشید پیش از آن که به حساب شما برسند و اعمال خود را وزن کنید پیش از آنکه آنها را بسنجند و براى روز قیامت خویشتن را آماده سازید»(بحارالانوار/67/73) ؛ «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیْه: امام موسى بن جعفر (علیهما السلام) فرمود: از ما نیست کسى که هر روز حساب خود را نکند، پس اگر کار نیکى کرده است از خدا زیادى آن را خواهد، و اگر گناه و کار بدى کرده در آن گناه از خدا آمرزش خواهد و بسوى او بازگشت کند (و توبه نماید)» (اصول کافی/2/ 453) .