حجت الاسلام مهدی ابوطالبی، عضو هیأت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفتگو با «نسیم» ضمن بررسی عملکرد و رویکرد مستشرقین در ایران، گفت: برخی تحلیل گران همانند ادوارد سعید و دکتر داوری در خصوص شرق شناسی به عنوان یک رشته یا کار آکادمیک علمی که در غرب شکل گرفته است، معتقدند که شرق شناسی توسط غربی ها به نوعی شناخت شرق نیست بلکه ابداع شرق و تولید شرقی که مورد نظر آن ها است، می باشد؛ علت این است که اروپائی ها برای نشان دادن هویت خود باید با تعریف شرق و هویت شرق این کار را انجام دهند.

وی با اشاره به بحثی در منطق مبنی بر این که بسیاری چیزها با ضد خود بهتر شناخته می شوند، افزود: این همانند مثل معروف «ادب از که آموختی از بی ادبان است»، به عبارت دیگر اگر بی ادبی ها را ترک کنید در عمل با ادب می شوید؛ لذا بسیار مواقع تعریف امری شناساندن ویژگی های آن امر است همانند این که می گویید این دیوانه نیست، مستبد نیست، ظالم نیست و...
ابوطالبی ادامه داد: نیت کلانی که بر سر شرق شناسی بود این گونه است که تلاش شد شرق را به عنوان یک مجموعه انسان های بی فرهنگ، بربر، بی نظم، دارای حکومت های استبدادی، عدم برخورداری از عقل و هوش بالا و... نشان داده شود؛ این ویژگی ها در بسیاری از توصیفات شرق شناسان وجود دارد.

 

* شرق شناسان و تلاش در معرفی شرق به عنوان مجموعه ای از انسان‌های بی نظم و بی فرهنگ

وی با تاکید بر این که شرق شناسان قصد داشتند شرق را به عنوان مجموعه ای از انسان های بی نظم و بی فرهنگ جا بیاندازند، گفت: این تعابیر درباره ایرانی ها نیز عنوان شده است که ایرانی ها نامنظم، بی فرهنگ و... هستند و در مقابل، غرب و غربیان، منظم، با هوش، عالم، پیشرفته و...هستند و این تعابیر جا افتاده است؛ این فضا را شرق شناسی ایجاد کرده است؛ روح حاکم بر شرق شناسی چنین روحی بوده است.
ابوطالبی در ادامه اذعان داشت: این امر به این معنا نیست که تمام شرق شناسان جاسوس و عامل استعمار و به دنبال این نیت بودند؛ در حقیقت انسان هایی با این نیت ها وارد شدند و این افراد از برخی اندیشمندان دینی در راستای اهداف خود بهره بردند.

 

* فرمان 20 ماده ای جرج سوم، پادشاه انگلستان برای شرق شناسان

وی در خصوص یکی از شخصیت های انگلیسی به نام سرگی اوزلی که در اوایل قرن 19 به ایران آمده، گفت: این فرد کسی بود که در جریان قرارداد ترکمنچای و گلستان تاثیر گذار بود؛ سرگی اوزلی که نماینده انگلیس در ایران است فرمان 20 ماده ای از جرج سوم، پادشاه انگلستان، دارد.
ابوطالبی افزود: در این فرمان 20 ماده ای تاکید شده است زمانی که وارد ایران می شوید از منابع مالی و نظامی ایران، وضعیت ارتش ایران، راه های وصول مالیات در زمان صلح و جنگ، هنرها، عادات و سنن، رسوم و خلقیات ایرانی ها، اطلاعات تاریخی، آثار باستانی و... اطلاعات کسب کنید؛ این اتفاق افتاد و برادر او، ویلیام اوزلی، که فردی علمی بود، این اقدامات را صورت داد.
وی در خصوص ویلیام اوزلی، اذعان داشت: این فرد در طی 3 سال حدود 800-700 جلد کتاب خطی را از ایران خارج کرد؛ ممکن است برای فردی که باستان شناس است و علاقه علمی به باستان شناسی دارد، هزینه کنند و از وی بخواهند در فلان منطقه مطالعات باستان شناسی خود را انجام دهد؛ این فرد به دنبال علائق علمی خویش است ولیکن نتیجه برای آن‌ها است؛ این فضا را در شرق شناسی بسیار می بینید.

 

* شرق شناسان اختلافات قومی و مذهبی ما را شناسایی می‌کردند

ابوطالبی افزود: این افراد اختلافات قومی و مذهبی ما را شناسایی کردند؛ بسیاری از کتاب های شرق شناسی فرق و مذاهب را توضیح داده و این مباحث کاملا علمی است؛ دستور جرج سوم نیز بر این مبنا است که تنوع قومی، تنوع مذهبی، تنوع جغرافیایی، اختلافات قومی و مذهبی و... را شناسایی کنند.
وی ادامه داد: در این فرمان اشاره نشده است که این اطلاعات را به چه منظور می خواهند ولیکن فردی که در رشته دین شناسی و مذهب شناسی تحصیل می کند، این مطالعات را انجام می دهد، کسی که در رشته تاریخ تحصیل می کند در نسخ خطی و تاریخی تحقیق می کند، فردی دیگر در زمینه باستان شناسی کار می کند و به این ترتیب مجموعه این افراد مجموعه اطلاعاتی است که برای سلطه غرب بر شرق بسیار مفید واقع شده است.

 

* مستشرقین از فرقه شناسی به بحث های سیاسی جدی می رسند

ابوطالبی در خصوص شکل گیری داستان علی محمد باب، گفت: انگلیسی ها شناسایی کردند که ایرانی ها اعتقادی مبنی بر امام زمان (عج)، غیبت و ظهور او دارند؛ از فرقه شناسی به بحث های سیاسی جدی می رسند؛ در فرقه شیخیه بحثی به نام رکن رابع وجود دارد که به معنای رابط بین مردم و امام زمان (عج) است؛ سید علی محمد باب در فضای شیخیه چنین ادعایی را کرده است.

 

* شناسایی پتانسیل‌های مهدویت در جامعه ایران توسط مستشرقین باعث پرورش افکار علی محمد باب شد

وی ادامه داد: قبل از این مشخص نیست علی محمد باب ارتباط با انگلیس داشته باشد ولیکن آن ادعا و شناسایی آن پتانسیل و علاقه مردم به مهدویت باعث پرورش علی محمد باب شد و در ادامه ادعای باب، مهدویت، پیامبری و خدایی می‌کند و دین جدید ارائه می دهد؛ پیروانش بهائیت و ازلی را به راه می اندازند؛ شاهد پیوند خوردن این افراد با انگلیسی ها و صهیونیست ها هستید.
ابوطالبی با تاکید بر این که در ادامه این روند مرکز بابیت به اسرائیل منتقل شد، اذعان داشت: صهیونیست ها با بهائی ها از گذشته تا امروز کاملا مرتبط بودند؛ از اختلافات و پتانسیل های مذهبی برای اهداف سیاسی این چنینی بهره بردند؛ اطلاعات جغرافیایی در بحث های نظامی بسیار مفید است؛ اطلاعات مالی، سرزمینی و .... نیز در زمینه های مختلف سودمند بوده است.
وی با تاکید بر این نکته که تمام شرق شناسان جاسوس نبودند، اذعان داشت: قدرت های استعماری از امکانات و فضای علمی شرق شناسان در اهداف خود بهره جستند؛ بسیاری از محققین غربی که وارد کشورهای شرقی شدند و کارهای مطالعاتی انجام دادند، در ابتدای کتاب های خود از بنیادهای صهیونیستی برای فراهم کردن امکان تحقیق تشکر می کنند.

 

* بنیادهای صهیونیستی هزینه های شرق شناسان را پرداخت می کنند

ابوطالبی با تاکید بر این که بنیادهای صهیونیستی یا استعماری هزینه های شرق شناسان را پرداخت می کنند، گفت: برخی از افراد کاملا علمی هستند ولیکن با دستگاه سیاسی مرتبط هستند؛ از جمله این افراد می توان به ادوارد براون اشاره کرد؛ ادوارد براون شخصیتی علمی که از ابتدا علایق شرق شناسی داشته است و مطالعات فراوانی بر زبان عربی، زبان فارسی، ترکیه، ایران و... داشته است.
وی در ادامه افزود: زمانی که ادوارد براون وارد ایران می شود به طور کامل با وزارت خارجه انگلستان در ارتباط است؛ دفاع از بهائیت، دفاع از بابیت، دفاع از اقدامات انگلیس در ایران و... در آثار وی مشهود است؛ انگلیس را به گونه ای جلوه می‌دهد که خیرخواه ایران است؛ با این فضاها کتاب می نویسد و در آن از بهائیت و بابیت دفاع می کند.

 

* شرق شناسی ابزاری برای سلطه غرب بر کشورهای شرقی است

ابوطالبی با تاکید بر این که شرق شناسی ابزاری برای سلطه غرب بر کشورهای شرقی است، اذعان داشت: نمی خواهیم نگاهی افراطی داشته باشیم؛ ادوارد سعید در کتاب خود عنوان می کند شرق شناسی یک نهاد است که در آن تقسیم کار صورت گرفته و افرادی که در آن به کار گرفته شدند شاید در نیابند برای کدام نهاد خدمت می کنند.
وی افزود: فرد شرق شناس علاقه علمی خود را پیش می برد ولیکن برخی آگاهانه در خدمت قدرت های غربی کار می کنند؛ بعد علمی شرق شناسی به هیچ عنوان زیر سوال نمی رود، این که افرادی علمی در حال انجام کارهای آکادمیک علمی هستند منتها به طور عملی در خدمت آن جریان قرار می گیرند.
ابوطالبی در ادامه در خصوص نامگذاری خیابانی در تهران به نام ادوارد براون، اظهار داشت: این رفتارها به دلیل نا آگاهی ها است؛ برخی شخصیت ها همانند ادوارد براون که خیابان به نام وی شده است، دارای ابعاد سیاسی نیز هستند و صرفا شخصیتی آکادمیک و علمی نیستند؛ از ادبیات این فرد کاملا بر می آید که فردی صرفا علمی نیست.

 

* ادوارد براون و تلاش برای جلوه دادن انگلیس به عنوان مهم ترین عامل انقلاب مشروطه در ایران

وی ادامه داد: شخصی که در کتاب انقلاب مشروطه اتهاماتی را به علمای دینی وارد می کند، تلاش دارد نقش دین را کمرنگ جلوه دهد، سعی دارد انگلیس را مهم ترین عامل انقلاب مشروطه نشان دهد در حالی که انگلیس به دنبال انحراف نهضت مشروطه بوده است و... نشان می دهد تحلیل هایی جانب‌دارانه دارد و از ادبیات علمی کاملا به دور است؛ فرد منصف علمی هیچ گاه این گونه سخن نمی گوید.
ابوطالبی اظهار داشت: فرض کنید افرادی که اهل ادبیات هستند ممکن است تاریخ ادبیات ادوارد براون به عنوان کاری علمی، برای آن ها خوشایند باشد یا اکتشافات باستان شناسی اندیشمندان و باستان شناسان غربی برای فرد باستان شناس خوشایند است و این افراد را فرهیختگانی می دانند که در حل و کشف بسیاری از مسائل قدم برداشتند؛ لذا در جامعه علمی و تخصصی در حوزه های غیر سیاسی و غیر تاریخی این شخصیت ها علمی شناخته می شوند.

وی اظهار داشت: به دلیل عدم نظر به پشت صحنه اقدامات علمی شرق شناسان، این افراد مورد تمجید واقع می شوند؛ این نشانه ناآگاهی های ما است؛ عدم اطلاع ما از سلطه های کلان در این فضا به چنین اقداماتی در خصوص شخصیت های شرق شناس غربی منجر می شود؛ در حوزه کتاب های تاریخی این واقعیت وجود دارد که بسیاری از محققان ما کتاب های غربی و شرق شناسان را در دانشگاه ها تدریس می کنند.
ابوطالبی گفت: کتاب‌هایی مانند «ریشه های انقلاب ایران»، کتاب فوکو و... در دانشگاه های ما بحث می شود؛ برخی کتاب ها به عنوان کتاب مرجع قرار می گیرد؛ کتاب های قدیمی شرق شناسان به عنوان مرجع و مسند قرار گرفته است؛ اگر بخواهید دقیق و علمی نظر کنید، این کتاب ها عموما مخدوش هستند و جانب دارانه و با نگاه های بدی نوشته شده است منتها بسیاری از فضاهای دانشگاهی ما حتی در حوزه تاریخ، علوم غربی و... وابسته به متون غربی است.

 

* وابسته بودن فضای دانشگاه به متون غربی سبب شده شخصیت هایی چون ادوارد براون  افراد علمی معرفی شوند

وی با تاکید بر این که وابسته بودن فضای دانشگاه به متون غربی سبب شده است شخصیت هایی هم چون ادوارد براون به عنوان افراد علمی محبوب شوند، گفت: برخی مواقع تحلیل نادرست از این افراد در کتاب های ما عنوان می شود؛ اگر نگاه منافع ملی، امنیت ملی و ملی گرایانه داشته باشیم نباید به کارهای این افراد اعتماد کرد و آثار آن ها را مورد تجلیل قرار دهیم به ویژه افرادی که به طور مستقیم با بهاء، صبح ازل و... ملاقات داشته و در کتاب های خود از بابیت دفاع کرده است.

ابوطالبی در پایان اذعان داشت: باید شخصیتی هم چون ادوارد براون ارزیابی شود و تنها به صرف نگارش تاریخ ادبیاتی که در برخی مواقع مفید واقع شده است، نباید مورد تمجید قرار گیرد؛ قصد ما حذف کتاب های ادوارد براون از کتابخانه ها نیست؛ این که خیابانی به نام این فرد نامگذاری شود در حالی که کشور ما شخصیت های بزرگی دارد، جالب نیست.